معنی از استان های ترکیه

حل جدول

از استان های ترکیه

ختای

ختای، عثمانیه، مرسین، ماردین، باتمان، دیاربکر، آدانا، اسپارتا، بوردور، شرناق، کیلیس، بورسا، تکیرداغ، سقاریه، قارص، وان، آیدین، ازمیر، دنیزلی، کوتاهیه، مانیسا، موغله، استانبول، آنتالیا، آنکارا، چانقری، بارتین، چوروم، دوزجه، سامسون، قره بوک، قسطمونی، یوزگات، قرامان، قیصریه، قونیه، بینگول، ارزروم، ارزنجان، اردهان، آماسیه، ترابوزان


ترکیه

از همسایگان ایران


استان و شهر ترکیه

ملتیه


از روزنامه های ترکیه

حریت


از کوه های ترکیه

آرارات


استان و شهرى در ترکیه

بورسا


استان و شهری در ترکیه

سیواس

لغت نامه دهخدا

ترکیه

ترکیه. [ت ُ کی ی َ] (اِخ) کشور عثمانی سابق، کشوری در آسیای صغیر و شبه جزیره ٔ بالکان، مساحت آن 762736 هزار گز مربع و جمعیت آن 17000000 تن و پایتخت آن آنکارا (آنقره = انگوریه) شهرهای عمده: استانبول (قسطنطنیه قدیم) ازمیر، ادرنه، بروسه و قونیه. مملکت عثمانی سابق شامل ممالک بالکان و هنگری در اروپا و سوریه و فلسطین و عربستان در آسیا و مصر و طرابلس در افریقا بود.
پس از جنگ جهانگیراول از متصرفات اروپایی فقط ناحیه تراکیه ٔ شرقی تا ماریتزا و ادرنه باقی ماند و از متصرفات آسیایی فقط آسیای صغیر یا اناطولی که از شمال محدود بدریای سیاه و دریای مرمره، از مغرب بدریای اژه، از جنوب به بحرالروم، سوریه و عراق از مشرق به ایران و قفقازیه ٔ روس محدود است. رودهای عمده عبارتست از: ایزل ایرماق و قزل ایرماق ساکاریه، مندرس سیحون و منبع دجله وفرات در ترکیه است. محصولات فلاحتی آنجا غلات، توتون، میوه ها، پنبه، کنجد، پشم و غیره. معادن آن زغال سنباده، کف دریا. صنایع نساجی آن پنبه، ابریشم، قالی و چرمسازی. حکومت سابقاً در دست سلطان عثمانی بود. و اوخلیفه ٔ مسلمین نیز شناخته می شد. ولی از سال 1923 م.جمهوری اعلام گردید و مؤسس جمهوریت و نخستین رئیس جمهوری مصطفی کمال پاشا ملقب به آتاترک (پدر ترک) (1923- 1938 م) است. و رجوع به مقاله دکتر شفق در مجله دانشکده ٔ ادبیات شماره 1 سال 11، مهر 42 صص 1- 15 شود.


کوران ترکیه

کوران ترکیه. [ت ُ کی ی ِ] (اِخ) دهی از دهستان فاروج که در بخش حومه ٔ شهرستان قوچان واقع است و 577 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).


استان

استان. [اَ] (ع اِ) بیخ درخت پوسیده. استن. (منتهی الارب).

استان. [اَ] (اِ) جای خواب و آرامگه را گویند که بمعنی آستانه باشد. (جهانگیری). || (ص) ستان. مؤلف آنندراج گوید: به پشت باز افتاده: ستیزه جویان بر آستان اجل، استان میخوابیدند. (ملاّمنیر).

استان. [اِ] (ع مص) بسال قحط درآمدن. در سال قحط درآمدن. (منتهی الارب). اِسنات. اِجداب.


دالنجان ترکیه

دالنجان ترکیه. [ل َ ن ِ ت ُ کی ی َ] (اِخ) دهی از دهستان چری بخش حومه ٔ شهرستان قوچان واقع در 36هزارگزی باختر قوچان و 5هزارگزی شمال راه مالرو قوچان به خرق. کوهستانی است و معتدل و دارای 363 تن سکنه. آب آن از چشمه است و محصول آنجا غلات و شغل مردم آن زراعت و مالداری و قالیچه بافی است و راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).

واژه پیشنهادی

استان چشمه های آبگرم

اردبیل ، استان اردبیل

معادل ابجد

از استان های ترکیه

1171

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری